اعتراض یا اغتشاش؟

ساخت وبلاگ

در پی اتفاقات اخیر تحلیل ها و نظرات مختلفی از سوی کارشناسان و صاحب نظران داخلی و خارجی پیرامون این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

فتنه ، اغتشاش ، آشوب ، جنبش ، انقلاب و ... عباراتی بود که در مصاحبه ها و مقالات به کرات از سوی طرفین مورد استفاده قرار می گیرد. 

اما در این میان مواردی هست که قابل تأمل می باشد. نخست اینکه در حوادث اخیر هیچ حزب و گروهی دعوت کننده نبوده بلکه اصلاح طلبان و متحدان آن بدنبال خط کشی میان خود و معترضین بوده اند و حتی معترضانرا دعوت به آرامش و از ادامه اعتراض منع کردند. اصولگرایان نیز هر چند دل خوشی از دولت نداشته و اوایل با معترضان همدردی نمودند اما با بالاگرفتن اعتراضات و ورود به فاز جدید رویه نکوهش یا سکوت اختیار نمودند.

در آنسوی مرزها نیز علیرغم استقبال شتابزده برخی سیاسیون غربی از حوادث اخیر اما بعدا رویه سکوت و بی طرفی را دنبال نمودند. حتی برخی رسانه های فارسی زبان معاند نیز در برزخ طرفداری یا سکوت گیر کردند و در روزهای اول به آرامی از کنار اخبار حوادث ایران گذشتند و حتی در برخی تحلیل هابا بی ریشه خواندن این تحولات نتیجه آن را شکست توصیف کردند.

در درون حاکمیت هم سردرگمی نسبت به برخورد یا مماشات به چشم می خورد. چرا؟

شاید دلیل اصلی را بتوان اینگونه بیان کرد که جنس اعتراضات اخیر با اعتراضات سال 88 یا قبل از آن متفاوت است. در سال 88 جنس اعتراضات سیاسی و دعوا درون بخشی از نظام با بخشی دیگر که سرخورده انتخابات بود و در پی کسب قدرت و در سال 88 سران معترضین مشخص بود و امکان شناسایی و برخورد با ایشان بسیار سهل و آسان و با درک مردم از شیطنت شکست خوردگان سیاسی در آن سال ماجرا ختم به خیر گردید.

اما جنس و ماهیت اعتراضات کنونی متفاوت از اعتراضات گذشته است زیرا علل و زمینه اعتراضات اخیر نه اعتراض به جابجایی قدرت در هیأت حاکمه بلکه فشار بی سابقه اقتصادی به جامعه بویژه اقشار آسیب پذیر ، عدم توجه به مشکلات مردم از سوی دولت و نادیده انگاشتن مشکلات مردم در لایحه بودجه سال آینده و تشدید فشارهای اقتصادی در سال آینده و نیز گسترش فساد در حاکمیت در ابعاد و اشکال مختلف و بی توجهی مسولین نسبت به آن با کمک فضای مجازی در غیاب احزاب مستقل و پیگیری مطالبات در فضایی غیر از فضای واقعی بود .

در اعتراضات اخیر هیچ لیدر و راهبری وجود ندارد و این مسئله کمی کار را برای برخوردهای امنیتی سخت می نماید و با کمی دقت می بینیم اینبار برخلاف 88 تشابهات با بهار عربی یا به اصطلاح خودمان بیداری اسلامی بسیار زیاد است . مواردی چون مطالبات برحق اقتصادی و معیشتی معترضان ، بسیج مردمی از سوی فضای مجازی و کانال های تلگرامی و نبود رهبران و لیدرها برای هدایت اعتراضات و خودجوش بودن آن تشابهاتی است با آنچه در بهار عربی در کشورهای شمال آفریقا روی داد.

هرچند در چنین حوادثی در هرکجای دنیا امکان سواستفاده و کشاندن اعتراضات به اینور و آنور وجود دارد اما اینکه حاکمیت و دستگاههای تبلیغاتی آن با دیدن عده معدودی اغتشاشگر از دیدن بیشمار معترضانی که بدنبال حقوق قانونی خویش اند و راهی جز فریاد زدن برای آنها نمانده ، اعتراضات را اغتشاش بنامند یا دست به تهدید و ارعاب معترضان بزنند اشتباهی بزرگ در جهت سرپوش گذاشتن به غده ای چرکین که همانا فقر و فساد و تبعیض موجود در جامعه است می باشد که نه تنها به حل ماجرا کمک نمی نماید بلکه به دامن زدن و گسترش آن کمک می کند. 

آنچه مسلم است حاکمیت باید به حقوق قانونی و حق اعتراض شهروندان احترام گذاشته و با پرهیز از تحریک و تهییج آن به زدودن اشکال و افراد فاسد درون حاکمیت پرداخته و محیطی را فراهم نماید تا صدای مردم بهتر به گوش متولیان امر رسانده شود و بی پرده آنچه که می بیند و به انجام میرساند را با ولی نعمتان خود درمیان گذارد.

مالازای...
ما را در سایت مالازای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : malazayo بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 23:11